بسم رب الشهداء و الصدیقین
السلام علیک ایتها الشهیدة الصدیقة
المظلومة، فاطمة الزهراء
شاید حرف آخر..
الله...نور السموات و الارض
امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء...
برای آنکه عروجت با شهادت باشد، باید دل خدا را ببری..
و نماز اول وقت، مهمترین و اولین و آخرین مسأله در جلب توجه
خدا و دلبری از اوست.
لا اله الا هو.. اولش او آخرش او ....
با زبان و دل قولوا.. لا اله الا هو
همه امور به حالت عادی و
روزمره خود سپری می شود که ناگهان فرصت پایان
می یابد. بی خبر و آنی به آن وادی کشیده می شوی که دیگر تو می مانی و تنها انیس حقیقی. هم او که از حبل
الورید (رگ گردن) به تو نزدیکتر است.
اگر یک تخم مرغ توسط نیروی بیرونی بشکند زندگی پایان می یابد
و
اگر این تخم مرغ توسط نیروی درونی بشکند زندگی آغاز میشود
پس
بهترین چیز ها از درون اتفاق می افتد
راه غلبه بر نفس، محاسبه است، بعضی اولیای خدا یک دفتری همراه خودداشتند و هر کاری که میکردند مینوشتند، در آخر روز هم نشسته و حساب کارهای خود را موردمحاسبه قرار میدادند
استاد کمی فکر کرد و جواب داد : گوش کنید ، مثالی می زنم ،
دو مرد - پیش من می آیند. یکی تمیز ودیگری کثیف من به آن ها
پیشنهاد می کنم حمام کنند.شما فکر می کنید
کدام یک این کار را انجام دهند ؟
هردو شاگرد یک زبان جواب دادند : خوب مسلما کثیفه !
استاد گفت : نه ، تمیزه . چون او به حمام کردن عادت کرده
و کثیفه قدر آن را نمی داند.پس چه کسی حمام می کند ؟
حالا پسرها می گویند : تمیزه !
استاد جواب داد : نه ، کثیفه ، چون او به حمام احتیاج دارد.
وباز پرسید :خوب ، پس کدامیک از مهمانان من حمام می کنند ؟
یک بار دیگر شاگردها گفتند : کثیفه !
استاد گفت : اما نه ، البته که هر دو !
تمیزه به حمام عادت دارد و کثیفه به حمام احتیاج دارد.
خوب بالاخره کی حمام می گیرد ؟
بچه ها با سر درگمی جواب دادند : هر دو !
استاد این بار توضیح می دهد : نه ، هیچ کدام !
چون کثیفه به حمام عادت ندارد و تمیزه هم نیازی به حمام کردن ندارد!
شاگردان با اعتراض گفتند : بله درسته ، ولی ما
چطور می توانیم تشخیص دهیم ؟هر بار شما یک چیزی را می گویید
و هر دفعه هم درست است
استاد در پاسخ گفت : خوب پس متوجه شدید ، این یعنی: منطق !
خاصیت منطق بسته به این است که چه چیزی رابخواهی ثابت کنی!!!!